صفحه قبل 1 صفحه بعد
نفس می کشم ، تا به جای مرده ها خاکم نکنند !
اینگونه است حال من ، چیزی نپرس . . .
دور باش اما نزدیک
من از نزدیک بودن های دور میترسم . . .
میزند فقط به یاد عشقت این نبض / جز تو من به کَس نگفته بودم این رمز !
گر بری سفر به پای تو کنم صبر / تا چمن به زیر پای من شود سبز !
کی باشد و کی که ما نشینیم به هم / دستی بزنیم و پا بکوبیم به غم
قدر دل یکدگر بدانیم و سپس / موی تو کنم شانه تو ریزیش به هم ! کاش در سینه مرا این دل دیوانه نبود / یا اگر بود اسیر غم جانانه نبود رخ گل مایه سودا و گرفتاری شد / ورنه مرغ دل ما را هوس دانه نبود . . . من خسته شدم. بار مرا کوه نبرد / طوفان مرا کشتی آن نوح نبرد این مردم ما ز غصه جوک میگویند / یعنی که کسی به دل جز اندوه نبرد دلم از اینجا گرفته یه جهان تازگی می خواد تب وتاب و ماجرایی , واسه زندگی می خواد ببرد از من قرار و طاقت و هوش / پنیری بودم و دلبر چنان موش! دل و دینم، دل و دینم ببردست / خدایا سارق دین و دلم کوش؟! هر کاری که می کنیم بی سرانجام است لعنت / هر راهی که می رویم منتهی به دام است لعنت برسردر عشق و دوستی باید حک کرد/ بر هر چی رفیق بی مرام است لعنت . . . حرف میزنیم تا در دلمان نماند اما همین که به زبان آمد می دانیم خطا بوده . . .. ندونم طالعم را کی نوشته / شدم از آتش عشقت برشته فقط در قلب من جای تو باشد / کمی هم جای ناهید و فرشته ! میان این شلوغی های عید بین این همه فکرِ خرید و سفر و فراغت وقت خوبیست برای فکر کردن به تو کسی حواسش به من نیست . . . جان غمگین،تن سوزان،دل شیدا دارم / آنچه شایسته عشق است مهیا دارم
سوزدل،خون جگر،آتش غم،درد فراق / چه بلاها که زعشقت من تنها دارم . . .